هدف کلی تمام اشخاص از راه اندازی کسب و کار و سرمایهگذاری در بورس یا طلا و مسکن، کسب سود میباشد. قبل از اینکه بخواهیم درباره ماهیت میزان سود صحبت کنیم باید با یک مفهوم مهم در اقتصاد یعنی سود اقتصادی و سود حسابداری آشنا شویم.
اکثرا در حسابداری هنگامی که سخن از سود میشود، سود حسابداری مدنظرشان است و آن را به عنوان سود در نظر میگیرند، درحالیکه مفهوم مهم دیگری به نام سود اقتصادی نیز وجود دارد که در ادامه هر دو را بررسی خواهیم کرد.
سود حسابداری
سود حسابداری برابر است با کل مبلغ پول ناشی از فروش (درآمد کل یا قیمت ضرب در مقدار فروش) منهای هزینههای تولید یا خدمات. سود حسابداری به خوبی نشان دهنده درآمد حاصل از سرمایهگذاری و یا بنگاهداری میباشد.
برای مثال شرکتی را در نظر بگیرید که برای ساخت یک کمد دیواری ۱۰۰ هزارتومان هزینه میکند و آن را با قیمت ۱۲۰ هزار تومان میفروشد. ۲۰ هزار تومان اختلاف قیمت هزینه ساخت و فروش را سود خالص حسابداری میگویند.
سود اقتصادی
یک روش دیگر محاسبه سود که اقتصاددانها به آن سود اقتصادی میگویند، براساس روشی غیر از روش حسابداری محاسبه میشود. در این نوع محاسبه سود باید هزینه فرصت را نیز درنظر گرفت.
هزینه فرصت
هزینه فرصت تولید یک کالا یا خدمات معمولا بزرگتر از هزینه حسابداری است، زیرا شامل ارزش ریالی هزینههای آشکار (یا همان هزینههای حسابداری) و هزینههای غیر آشکار (هزینههای ضمنی) میشود.
برای درک بهتر این مبحث به این مثال توجه کنید:
حالت اول: فرض کنید صاحب یک مغازه هستید و میخواهید در این مغازه یک پیتزا فروشی افتتاح کنید. بعد از یک سال حسابرسی کرده و متوجه میشوید که کل درآمد شما ۳۰ میلیون تومان بوده که ۱۰ میلیون از آن صرف هزینههای شما اعم از هزینههای مواد اولیه برای پخت پیتزا و هزینههای جاری مغازه شده است و ۲۰ میلیون تومان از آن سود نهایی شما بوده است.
بنابراین 20 میلیون تومان، سود حسابداری شما از این شغل در طول یک سال بوده است.
حالت دوم: حال در این وضعیت فرض کنید که شما میتوانستید از کار کردن برای یک شخص دیگر طی یک سال ۱۵ میلیون تومان درآمد کسب کنید. هزینه فرصت زمان برای شما ۱۵ میلیون تومان است. بنابراین ۱۵ میلیون تومان از سود حسابداری شما در واقع سود محسوب نمیشود، بلکه یکی از هزینههای غیرآشکاری است که بابت مدیریت یا اداره پیتزا فروشی خود از دست دادهاید.
ثانیا اگر پیتزا فروشی را خودتان دایر نمیکردید، میتوانستید آن را به شخص دیگری اجاره دهید. بنابراین این مبلغ جزو هزینههای حسابداری شما محاسبه نشده است. اگر ارزش اجاره سالانه مغازه ۲۰ میلیون تومان باشد، شما به دلیل دایر کردن پیتزا فروشی ۲۰ میلیون را از دست دادهاید.
بنابراین هزینههای پیتزا فروشی نه تنها شامل هزینه عرضه و فروش پیتزا، بلکه هزینه ماندن خودتان در مغازه و پولی که از بابت اجاره میتوانستید بهدست بیاورید نیز میشود.
بنابراین هزینه اقتصادی اداره کردن پیتزا فروشی میشود ۱۵ میلیون تومان هزینه کار کردن خودتان در جایی دیگر، درآمد ۲۰ میلیونی که از بابت اجاره دادن مغازه بدست میآوردید و هزینه ۱۰ میلیونی که بابت خرید مواد اولیه برای پخت پیتزا کردهاید.
یعنی هزینه اقتصادی این پیتزا فروشی برایتان ۴۵ میلیون تومان است و با دایر کردن این پیتزا فروشی نه تنها سود نکردهاید بلکه ۱۵ میلیون تومان ضرر کردهاید.